Mohammad Saeid Izadi

Assistant Professor

Update: 2024-09-12

Mohammad Saeid Izadi

Faculty of Art and Architecture / Department of Urban Engineering

P.H.D dissertations

  1. تبيين مدل زمينه گرايي خدمات اكوسيستم شهري با تاكيد بر شبكه هاي زيرساخت سبز (موردپژوهي: روددره هاي شهر همدان)
    محمد معتقد 2023
    توسعه لجام گسيخته كالبدي- فضايي شهرها فشارهاي سنگيني بر اراضي شهري و منابع اطراف آنها وارد كرده و موجب كاهش پوشش گياهي، كاهش فضاهاي باز و مشكلات جدي اجتماعي و زيستمحيطي شده است كه از بين رفتن انسجام زيرساختهاي سبز را به دنبال داشته است. چنين رخدادي توانسته است سبب تخريب، از دست رفتن پيوستگي، يكپارچگي و تنوع زيستي اكوسيستمهاي طبيعي گردد. ضرورت توجه به شبكههاي زيرساخت سبز همچون روددرهها درداخل شهرها ميتواند موجب پشتيباني از عملكردها و خدمات اكولوژيكي در شهرها گردد كه در برنامهريزي استراتژيك شهرها موثر واقع ميگردند، از سويي وجود چنين شبكههاي زيرساخت سبز در شهرها خدمات اكوسيستمي بيشماري را ارائه ميدهد كه بهعنوان رويكردي مهم درجهت حفظ و بهبود رفاه انساني و افزايش ارزشهاي اكولوژيكي شهرها تلقي ميشوند و در صورت از دست دادن آنها، قابل جايگزين نخواهند بود. در اين راه، تبيين مدل زمينهگرا درخصوص خدمات اكوسيستم شبكههاي زيرساخت سبز همچون روددرههاي شهري، جهت هدايت برنامهريزي و مديريت، نحوه حفظ و نگهداري، نحوه مواجهه و... ضروري است. نمونه مورد مطالعه در اين رساله روددرههاي شهر همدان است. روددرههاي شهر همدان روزگاري ريههاي شهر بودند و نقش كانالهاي تهويه و توان طبيعي شهر همدان را ايفا ميكردند؛ اما به دليل غفلتها و بياهميت جلوه دادن چنين عناصر طبيعي ارزشمندي، اين روددرهها امروزه مورد تجاوز گستردهاي قرار گرفتهاند كه از جمله آنها: تبديل شدن به كانالهاي فاضلاب، تجاوز به حريم و عرصه آنها، سرپوشيده شدن حجم فزايندهاي از آنها و ...كه سبب خدشهدارشدن هويت اين عناصر ارزشمند گرديده است. رساله حاضر از نظر هدف كاربردي، راهبردي زمينهگرا، پاراديمي تفسيرگرا و به لحاظ نوع داده كيفي ميباشد. از اين رو، اين رساله با هدف تبيين مدلي زمينهگرا درخصوص خدمات اكوسيستم شهري روددرههاي شهر همدان بعنوان يكي از مهمترين شبكههاي زيرساخت سبز موجود در شهر تدوين شده است، كه ميتواند تا حدود زيادي جايگاه و اهميت اين روددرههاي شهري را با توجه به ويژگيهاي ذاتي خود در خصوص خدمات اكوسيستمي موردارائه آنها نشان دهد. درراستاي تحقق به هدف اين رساله از روش نظريه زمينهاي)گرندد تئوري( بهره گرفته شده است. براي اين منظور با استفاده از مصاحبههاي عميق نيمه ساختار يافته از 07 تن از متخصصان،كاربران و بازديدكنندگان بعنوان حجم نمونه و با روش
    Thesis summary

  2. واكاوي فرايند مكان سازي مبتني بر مفهوم خردهفروشي موقت در عرصه عمومي
    مينا كشاني همداني 2022
    امروزه شاهد گسترش مالها و مگامالها و مراكز خريد بزرگي هستيم كه عليرغم هزينههاي هنگفتي كه ساخت اين دست فضاها به شهر تحميل ميكند، در بسياري موارد به دليل شرايط اجتماعي، فرهنگي و... عملاً در جذب مخاطب چندان موفق نبوده و از رونق چنداني برخوردار نيست. اين در حالي است كه بررسي كيفيت محيطي ناشي از وجود خردهفروشي موقت در عرصههاي عمومي، پديدهاي است كه امروزه از منظر اقتصادي و اجتماعي مورد بحث و بررسي زيادي قرار گرفته است و توجه به جنبههاي كيفي مكاني آن كمتر مورد كاوش قرار گرفته است. از اين رو، پژوهش حاضر با هدف، بر مطالعه نقش استقرار خردهفروشيهاي موقت از نگاه ذينفعان و ذينفوذان در تغييرات كيفيت محيطي عرصه عمومي به عنوان بستر رويداد آنها، انجام شده و در پي يافتن پاسخ به "انواع خردهفروشي موقت چگونه به توليد مكانهاي موفق در عرصه عمومي شهر ميانجامد؟" به عنوان پرسش اصلي پژوهش ميباشد. اين پژوهش با رويكردي كيفي و با بهرهگيري از نظريۀ زمينهاي )گراندد تئوري( انجام شده است. بر اين اساس، با استفاده از تكنيك مشاهدۀ مستمر و انجام 47 مصاحبۀ عميق و نيمهساختاريافته با كاربران و رهگذران، كسبۀ دائمي خيابان، شاغلين خردهفروشي موقت، متخصصان و مديران شهري در يكي از پيادهراه چهارباغ عباسي، در شهر تاريخي اصفهان در ايران، مجموعه مضامين طي فرايند كدگذاري )باز، محوري و گزينشي(، گردآوري شده و با استفاده از نرمافزار Maxquda به منظور طبقهبندي منسجم و تعريف چارچوب سلسلهمراتب بين كدها و مضامين، از بطن آنها مقولاتي استخراج گرديد. در نهايت، يافتههاي اين مطالعه شامل 141 كدباز )كه در سطح انتزاعيسازي آن انجام شده است و در سطح سوم به 32 كد تقليل يافت(، 7 كد محوري و يك مقولۀ هستهاي )كد فراگير( تحت عنوان "توليد و دگرديسي متناوب كيفيت محيطي" دستهبندي شده كه در نهايت در قالب مدل زمينهاي پژوهش ارائه گرديده است. اين مدل زمينهاي در واقع فرايند مكانسازي در يك عرصه عمومي را مبتني بر استقرار خردهفروشيهاي موقت در آن، تبيين مينمايد. همچنين نتايج به » كنترل هدفمند و جريانساز « و » سنخيت فعاليتي « : پژوهش كه در قالب هفت مقولۀ محوري آمده است عبارتند از به عنوان عوامل » تركيب بصري موزون « و » تناسب زيستمحيطي ،» تعاملات اجتماعي چندجانبه « ، عنوان عوامل علي به عنوان پيامدهاي فرايند. همچنين با توجه به مجموع » تحرك اقتصادي خردمقياس
    Thesis summary

  3. تبيين ارتباط بين كيفيت هاي فضاي باز عمومي و فعاليت بدني
    شهرزاد پرتو 2020
    فعاليت بدني ناكافي به عنوان يكي از چهار عامل اصولي مرگ و مير در جهان شوناخته شودهاسوت. در ايران نيز سوبك زندگي بيتحرك و فعاليت بدني ناكافي از عوامل مهم خطر بيماريهاي واگير اسووت و درصوود ايرانياني كه فعاليت بدني كافي ندارند با روند رو به ر شد مواجه ا ست . انجام فعاليت بدني به صورت منظم خطر ابتال به ب س ياري از بيماريهاي غيرواگير و بروز مرگ و مير را كاهش ميدهد و منجر به ارتقاء سوالمت جسوماني و رواني ميگردد. كاهش فعاليت بدني غالبا ناشوي از عدم فعاليت در اوقات فراغت، رفتار بيتحرك در خانه و محل كار، و افزايش استفاده از انواع حمل و نقل غ يرفعال ميباشد. به نظر ميرسد يكي از مهمترين عوامل محيطي موثر بر رفتار فعاليت بدني، فضوواهاي باز عمومي و كيفيت آنها ميباشوود. با توجه به اينكه امكان تغيير بس ياري از عوامل محيطي، كه تاثير آنها بر تحرك و سالمت افراد اثبات شده است، وجود ندارد و يا مداخله و تغيير آنها هزينه و دشواريهاي فراوان بههمراه دارد، فضاهاي باز عمومي، كه امكان ايجاد آنها در مكانهايي از شهر كه با كمبود فضاهاي باز مواجهاند و امكان تغيير و ارتقاء كيفيت فضاها ي باز عمومي موجود با هزينههاي بس يار كمتري امكانپذير ميباشد، ميتوانند مهمترين عامل محرك تو سعه زندگ ي فعال شهر ي به شمارآ يند. بر اين ا ساس پژوهش حا ضر ارتباط ب ين كيفيت ف ضاها ي باز عمومي و ميزان فعاليت بدني شووهروندان را مورد مطالعه قرار دادهاسووت تا با اسووتفاده از تحقيقات و تجارب موفق، كيفيتهاي موثر بر فعاليت بدني را ا ستخراج و بوميي سازي نموده و از طريق برر س ي و سنجش آن ها در نمونههاي موردي، به ارائه مدلي برازنده و بومي در خ صوص رابطه بين ف ضاي بازعمومي با فعايت بدني بپردازد.بهمنظور انجام پژوهش در بخش نظري از شيوه مرور نظاممند با ا ستفاده از تكنيك تحليل محتوا و متا سنتز يافته ها ا ستفاده شده ا ست و همچنين با ا ستفاده از م صاحبه با خبرگان نتايج بهد ست آمده بومي سازي گ شته ا ست. در بخش تج ربي كه به منظور آزمون يافتههاي حا صل از مطالعات نظري انجام شده، از نقشه، مشاهده و پرسشنامه براي گرداوري داده ها و از آزمونهاي آماري توصيفي و آزمون هاي آماري استنباطي نظير آزمونهاي همبستگي و رگرسيون گام به گام براي تحليل داده ها استفاده شده و در نهايت با استفاده از مدل هي معادالت ساختاري چگونگي رابطه بين متغيرهاي پژوهش تبيين گ شته
  4. مورفولوژي شهري پايدار: تدوين معيارها، الگوها و مدل هاي فرم شهري در اقليم نيمه خشك بر اساس ديدگاه كارايي انرژي
    مريم فرخي 2018
    امروزه با تغيير مشخصات طبيعي شهرها در روند شهرسازي و توسعه شهري، شاهد تغييرات چشمگير و مشخص اقليمي و آب و هوايي در مقياس خرد يا محلي، مقياس مياني و حتي مقياس كلان شهري هستيم. فرم شهر و اجزاء و عناصر تشكيل دهنده آن، تاثير بسزايي بر ويژگي هاي خرد اقليم محلي و نيز مصرف انرژي در بخش ساختمان دارد كه علي رغم ضرورت و اهميت موضوعي در شرايط كنوني كشور ما، كمتر مورد بحث و بررسي قرار گرفته است. اغلب پژوهش هاي انجام شده در خصوص بهينه سازي مصرف انرژي در بخش ساختمان، تنها به مطالعات ساختمان هاي منفرد و اجزاء و عناصر تشكيل دهنده آن محدود شده و كمتر به تامين كيفيت آسايش حرارتي در فضاهاي داخلي و خارجي با توجه به ويژگي هاي پيكره بندي و چيدمان توده ها و فضاهاي شهري پرداخته شده است. لذا پژوهش پيش رو با بررسي پيشينه موضوع در ادبيات جهان و ايران، به دنبال شناسايي معيارهاي عام طراحي بافت هاي شهري انرژي كارا و فضاهاي شهري همساز با اقليم در مقياس طراحي شهري (قطعات ساختماني، بلوك هاي شهري و ساختار فضايي) و ارزيابي فاكتورهاي فوق در ارتباط با شرايط اقليمي نيمه خشك (شهر اصفهان) است. اين مطالعات در قالب بررسي گونه شناختي (گونه هاي غالب بافت مسكوني شهر اصفهان)، ترسيم و شبيه سازي مدلها با استفاده از نرم افزارهاي محاسبه مصرف انرژي (ديزاين بيلدر)، ارزيابي آسايش حرارتي (انويمت) و بررسي نحوه پيكره بندي فضايي ( نرم افزار اسپيس سينتكس)، به تحليل كارايي انرژي در گونههاي مختلف فرم ساختماني، بلوكهاي شهري و ساختار فضايي بافت سكونتي مي پردازد. بر اساس نتايج حاصل از پژوهش پيش رو، ويژگيهاي ناشي از همسايگيها و همجواريهاي قطعات ساختماني (ويژگي هاي بلوك هاي شهري) نسبت به ويژگيهاي ساختمانهاي منفرد تاثير بيشتري بر مصرف انرژي و نيز كارآيي انرژي دارد. از ديگر نتايج اين پژوهش مي توان به اين نكته اشاره نمود كه؛ كاهش مصرف انرژي جهت سرمايش فضاهاي داخلي در فصول گرم سال، بيش از انرژي مصرفي جهت تامين روشنايي و گرمايش در زمينه دستيابي به كارآيي انرژي در بخش ساختمان هاي مسكوني حوزه مطالعاتي حائز اهميت است. با تحليل فاكتورهاي فرم شهري پايدار، كارآيي انرژي در اين بخش به شدت تحت تاثير عوامل مورفولوژيكي است كه در اين ميان اتصال و همرديفي توده هاي ساختماني و پيروي از الگوي غالب بافت در مقياس بلوك هاي شهري (وجود بلوك هاي شهري همگن)
  5. نقش پيكره بندي فضايي بر امنيت سكونتگاه هاي غيررسمي، نمونه مطالعه: سكونتگاه هاي غيررسمي شهر همدان
    محمدرضا حقي 2017
    چكيده: سكونتگاه هاي غيررسمي يكي از اصلي ترين كانون هاي مساله دار شهري هستند كه در حال حاضر سياست هاي توانمندسازي و بازآفريني براي آنها در دستور كار قرار دارد. پژوهش حاضر نيز با تاكيد بر دو معضل كليدي در اين گونه محلات يعني پيكره بندي فضايي نامناسب و امنيت پايين، تلاش نموده است ارتباط ميان آنها را مورد بررسي قرار داده تا مناسب ترين شيوه مداخله براي دستيابي همزمان به اهداف بازآفريني و ارتقاء امنيت آنها به دست آيد. از همين رو، پس از تدوين چارچوب پژوهش، مطالعه بر روي پنج سكونتگاه غيررسمي در شهر همدان (به عنوان نمونه هاي مطالعاتي) صورت پذيرفته است. بر اين اساس، از يكسو عوامل اصلي امنيت محيطي در محلات به كمك پرسشنامه و با مدل تحليل عاملي شناسايي گرديده و از سوي ديگر، پيكره بندي فضايي محلات با مدل چيدمان فضا تحليل شده اند. در ادامه روابط اين دو دسته عوامل بر اساس رگرسيون خطي و نيز منحني هاي برآورد مورد تحليل قرار گرفته است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد سكونتگاه هاي غيررسمي نه تنها به لحاظ ساختار و بافت دروني بلكه به لحاظ ارتباط با ساختار و استخوانبندي شهر نيز داراي تفاوت ها و محدوديت هاي متعدد هستند و لذا مداخله و اصلاح در پيكره بندي فضايي گام موثري در بازآفريني آنها خواهد بود. از سوي ديگر، در بررسي شاخص هاي مختلف امنيت محيطي در محلات غيررسمي، ويژگي هاي ساختاري آنها جزو اولويت هاي اصلي ارتقابخشي بوده اند. بنابراين تغيير در پيكره بندي محلات چه به لحاظ نتايج آن در حوزه بازآفريني و چه از نظر آثار آن بر امنيت، راهبردي موثر و مثبت خواهد بود. البته نحوه و ميزان مداخله براي هر محله متفاوت از ساير محلات است و بايد عواملي همچون «نوع جرايم»، «منشأ و محل اسكان عاملان جرايم»، «ميزان اختلاف پارامترهاي پيكره بندي محله با ميانگين شهر»، «ميزان همگني بافت كالبدي و اجتماعي محله» و غيره در فرايند ساماندهي پيكره بندي فضايي محلات مورد توجه قرار گيرند.
    Thesis summary

Master Theses

  1. بازخواني برهم كنش محيط طبيعي و مصنوع و ارائه الگوهاي طراحي آن: نمونه موردي : شهر قزوين و باغستان هاي پيراموني آن
    زينب محمدي الموتي 2021
    بشر امروز در سايه پيشرفت فناوري توانسته است موانع بيشماري را كنار بزند و به حقايق فراواني دست يابد، اما در اين ميان، مشكلات و مسائلي پيچيده تر شده است. بسياري از معضلات كه وي با آن ها روبروست در ارتباط با زندگي شهرنشيني او مي باشد؛ بطوري كه سكونت در شهر علي رغم تمامي مزاياي رفاهي كه به همراه دارد براي انسان مشكلاتي از جمله اضطراب، نگراني از آينده و آوارگي را به ارمغان آورده است. مسائل زيست محيطي يكي از مهم ترين مسائلي هست كه توسعه شهرنشيني در ايجاد آن نقش موثري داشته است به گونه اي كه توسعه بي رويه كالبد شهرها موجب تخريب عناصر طبيعي بسياري در درون و بيرون شهرها شده است. ساخت شهرها در گذشته با الهام از طبيعت داراي نظامي سازگار و هماهنگ با بستر طبيعي بود به گونه اي كه با وجود تمامي محدوديت ها و بحران هايي كه در طول زمان با آن ها مواجه بودند با رويكردي سازگار با طبيعت اين تهديدها را به فرصت تبديل مي نمودند. اما شهرهاي معاصر غالبا شهرهايي با ساختارهاي ناپايدار هستند و علي رغم تجهيز شدن شهرها به توانايي هاي تكنولوژيكي پيشرفته، جوامع شهري در ايجاد سكونتگاهي پايدار ناتوان مانده اند. يكي از مهمترين علت هاي اين ناپايداري عدم وجود درك صحيحي از چگونگي تعامل شهر با محيط طبيعي كه آن را در برگرفته مي باشد. شهر قزوين با باغستان هاي پيراموني آن يكي از نمونه هاي متعالي تعامل محيط طبيعي و محيط مصنوع مي باشد كه در نتيجه برهم كنش پايدار شهر با طبيعت پيراموني آن ايجاد شده است. هدف هاي اصلي كه در اين پژوهش دنبال شده است موارد زير مي باشند: • بررسي چيستي و چگونگي محيط طبيعي و محيط مصنوع • تبيين اصول طراحي مؤثر بر تعاملات پايدار محيط طبيعي و مصنوع • ارائه راهكارهايي براي افزايش سطح اتصال ميان محيط طبيعي و مصنوع در شهر قزوين
    Thesis summary

  2. ارزيابي مؤلفه هاي سازنده سازمان فضايي شهر و تأثير آن بر كيفيت زندگي شهروندان، مورد پژوهش: محله جواديه در منطقه 16تهران
    محمدرضا زينتي 2021
    با رشد شهرنشيني و گسترش يكباره شهرها سازمان فضايي شهرها دچار نارسايي هايي در مقابله با افزايش جمعيت شهرها شدند. سازمان فضايي شهر به مثابه يك ظرف و استفاده كنندگان از آن همانند مظروف، تاثير بسزايي بر روي يكديگر دارند. توجه به مولفه هاي سازنده سازمان فضايي شهر از آن جايي اهميت مييابد كه اين ساختار رابطه مستقيمي با كيفيت محيط و بطبع آن كيفيت زندگي شهروندان دارد. مسائل و مشكلات گسترده اي كه شهروندان با آن روبرو هستند ضرورت توجه و نياز به فضاهاي عمومي و محيط مسكوني با كيفيت در عرصه محلات شهري بيش از پيش اهميت مييابد. يكي از مهمترين معيارها و شاخص هاي ارزيابي سازمان فضايي شهر كيفيت محيط به طور عام و كيفيت زندگي شهروندان به طور خاص مي باشد. كيفيت زندگي در فضاي شهري كه مولفههاي مختلف از جمله عرصهي محلات و سكونت، شبكه حمل و نقل، شبكه معابر و فضاي عمومي، عرصه هاي فعاليت و فراغت، زيرساختهاي شهري و عرصهي خدمات روبنايي را شامل مي شود از مهمترين مسائلي است كه نياز است در طراحي وبرنامهريزي سازمان فضايي شهري مورد توجه قرار گيرد، چرا كه ارتقاء كيفيت آن مي تواند تاثيرات مثبت روحي رواني در زندگي شهرندان داشته باشد. پژوهش حاضر به لحاظ روش شناسي از نوع تفسيري_تحليلي است و با توجه به هدف خود كه ارزيابي مولفه هاي سازنده سازمان فضايي شهر و تاثير آن بركيفيت زندگي شهروندان است در زمره پژوهش هاي كاربردي قرار مي گيرد كه تلاش دارد تا به روش اسنادي كتابخانه اي مباني نظري مرتبط با موضوع و در نهايت مولفه هاي كيفيت زندگي در فضاهاي عمومي را تبيين نمايد و پس از انتخاب روش مناسب، وضعيت اين شاخص ها را در محله جواديه منطقه 16تهران به عنوان محله اي واجد شرايط طراحي و ساماندهي مورد سنجش و ارزيابي قرار دهد. روش تحليل در اين پژوهش آزمون كاي اسكوئر مي باشد كه اطلاعات آن با استفاده از ابزار مصاحبه و مطالعات ميداني از بين 60نفر از ساكنين و متخصصان و مديران شهري جمع آوري گرديده است. نتايج حاصل از مطالعات ميداني نشانگر برخي مشكلات و برخي مزيت ها در محدوده مورد مطالعه مي باشد اما نتايج حاصل از تحليل اطلاعات نشان مي دهد كه وضعيت اين محله به لحاظ برخورداري از شاخص هاي كيفيت زندگي مطلوب نبوده و ميزان رضايتمندي از آنها متوسط و تاحدودي كم مي باشد
    Thesis summary

  3. بازخواني نقش، عملكرد و ماهيت زيرساخت هاي سبز شهري و كاربست آن در باز زنده سازي مادي هاي شهر اصفهان
    فاطمه معيني 2021
    رشد روزافزون شهرها و افزايش جمعيت آنها، معضلات مختلفي را براي محيطزيست شهرها به وجود آورده و اهميت زيرساختهاي سبز بهويژه ساختارهاي سبز موجود و كهن را نيز افزايش داده است و به همين دليل امروزه شاهد تلاشهايي در جهت حفاظت و باززندهسازي اين زيرساختهاي سبز هستيم. متأسفانه نگاه صرف به بعد زيستمحيطي و عدم توجه به ساير ابعاد طراحي يك زيرساخت سبز شهري سبب گشته است كه اين ساختارها مورد استقبال مردم قرار نگيرند؛ كه اين امر خود باعث كاهش توجه و عدم رسيدگي به آنها درگذر زمان ميشود. ماديهاي موجود شهر اصفهان نيز بهمثابه بخشي از زيرساخت سبز شهر بخش جداييناپذيري از پيكر طبيعي شهر، بستر جوي و جويبار زنده و سلامت، دالان هواي پاكيزه و پناهگاه پرندگان و از همه مهمتر بستر پيوند زندگي شهري با طبيعت و هويت شهر و شهروندان به شمار ميروند و اصفهان را تبديل به باغشهري زيبا كردهاند كه بر تمامي جنبههاي كمي و كيفي زندگي مردم تأثير گذاشته است و به همين جهت بيتوجهي به آنها موجب محو اين ارزشهاي محيطي ميشود. متأسفانه ماديها در سالهاي اخير خاصيت و كاركرد گذشته خود را ازدستدادهاند و به علت عدم توجه به اين زيرساختهاي سبز تاريخي ارزشمند، روزبهروز بخشي از هويت و تاريخ اصفهان به دست فراموشي سپرده ميشود. رگهايي كه شاخصه و متمايزكننده شهر اصفهان از ساير شهرهاي ايران است از دايره زندگي شهري جدا افتادهاند و عليرغم پتانسيل بالاي آنها، تبديل به فضاهاي دور از هياهوي شهر شدهاند. تحقيق حاضر باهدف بازخواني نقش، عملكرد و ماهيت زيرساختهاي سبز شهري و كاربست آن در باززندهسازي ماديهاي اصفهان به كمك ارائه اصول و پيشنهادهاي كاربردي تدوين گرديده است. اين تحقيق توسط اهدافي همانند حفظ و ارتقاي زيرساختهاي سبز در شهرها، تلاش براي بازخواني نقش، عملكرد و ماهيت زيرساختهاي سبز شهري شهر اصفهان، حفظ و ماندگاري ماديها بهعنوان يكي از اصليترين زيرساختهاي سبز شهري اصفهان و ارائه يك چارچوب علمي پيشنهادي جهت باززندهسازي ماديهاي اصفهان حمايت ميشود و بر آن است تا با استفاده از روش توصيفي-تحليلي، به استخراج شاخصهاي تأثيرگذار بر روند باززندهسازي زيرساختهاي سبز شهري بپردازد و با تأكيد بر چگونگي بازگرداندن كيفيت و نقش ازدسترفته زيرساختهاي طبيعي شهر اصفهان به كمك باززندهسازي ماديهاي شهر اصفهان ميتواند به سؤالات اصلي پژوهش (نقش زيرساختهاي سبز شهري
    Thesis summary

  4. تدوين اصول هم پيوندي ساختار كهن با سازمان فضايي-اجتماعي معاصر: نمونه موردي باززنده سازي ، استخوان بندي تاريخي شهر ملاير
    مهديس سالاري 2021
    توسعه شهرها به طور مداوم با ظهور پديده هاي مختلف همراه مي باشد. آثار فضايي-اجتماعي در شهرهاي معاصر ناشي از ناديده گرفتن فرآيند انسجام در عناصر شكل شهر و بي توجهي به استخوان بندي بافت تاريخي مي باشد: رشد شهرها در مقياس كلان، احداث بلوك هاي ناپيوسته، پراكندگي ساختمان هاي بلندمرتبه در فضاهاي وسيع و بدون شكل، فقدان پيوستگي فضايي، گسستگي ارتباط فضايي عناصر مختلف با يكديگر و با بافت شهري پيرامون آن، تفكيك ساختارها به لحاظ تفكيك عملكرد ها، فقدان سلسله مراتب قلمروهاي عمومي، تضاد ميان الگوهاي مختلف و تمايز آشكار ميان نو و كهنه كه شهر را همچون پاره هاي از هم جدا شكل داده است. به همين سبب است كه ميزان ارتباط ساكنين شهر با شهروندانش رو به افول مي نمايد. در اين ميان شهر هاي گذشته داراي آرايشي بودند كه عناصر، آن را با يكديگر و با كل شهر پيوند مي داده است. برخي با بازگشت به گذشته و فارغ از همه ي تحولاتي كه در اين قرن رخ داده سعي در تكرار و تقليد از شهرهاي گذشته داشته اند و برخي با برنامه هاي نوسازي و طرح هاي كالبدي به دنبال پاسخي براي مسائل ذكر شده در بالا برمي آيند. حفاظت از بافت تاريخي و از سوي ديگر نوسازي با مداخلات مستقيم دو رويكرد اساسي در مواجهه با بافت تاريخي مي باشند. لذا هدف اين پژوهش ضمن مرور ديدگاه ها و نظريات و تجارب دنيا پيرامون موضوع، اقتباس اصول و قواعد پيوند دهنده ي شهر و انطباق آنها با حيات دگرگون شده ي شهر معاصر مي باشد. در اينجا سوالات زير مطرح مي شود الگوي ساختاري شهرهاي قديمي ما چگونه بوده اند ؟ چرا بايد به الگوي ساختاري شهرهاي قديمي توجه بشود؟ چگونه مي شود الگوهاي ساختاري قديم را با زندگي معاصر هم پيوندكرد؟ اين تحقيق از نوع تحقيقات كاربردي است و از طريق مطالعه اسناد و مشاهدات ميداني ، تحليل محتواي كيفي و بررسي تجارب به چهارچوب مفهومي اي مي رسد . در اين راستا بافت تاريخي شهر ملاير به عنوان مورد پژوهي ارائه مي گردد. روند رشد و توسعه شهر ملاير همچون بسياري از شهرهاي ايراني از يك هسته ي اصلي تشكيل شده كه در گذر از ادوار تاريخي و رسيدن به نقطه ي كنوني شهر در مي يابيم شهر ملاير نيز از گزند ناملايمتي هاي نسنجيده در امان نبوده و نيازمند بازآفريني شهري بخصوص در بخش تاريخي شهر و ايجاد هم پيوندي ميان ساختار كهن با سازمان فضايي و اجتماعي شهر معاصر مي باشد. كه از نقطه نظر
    Thesis summary

  5. تبيين نقش رويداد هاي اجتماعي در افزايش حضور پذيري مردم در فضاهاي عمومي شهري، نمونه موردي: پياده راه چهارباغ عباسي اصفهان
    مهسا عليرضايي 2020
    در دهه هاي گذشته شهر ها به عنوان مكاني جهت جولان وسايل نقليه بودند، پس از كم رنگ شدن نقش مردم در فضاهاي عمومي شهري متخصصين اين حوزه به دنبال بازگرداندن مردم به عصر شهر بر آمدند. از جمله اقداماتي كه در اين راستا انجام گرفت پياده راه كردن محور هاي خاص بود. به همين جهت تنها تعريف مسير محدوده شده به سواره حائز اهميت نبود بلكه پذيرش فضا و حضور مردم هدف اصلي است. يكي از راهكار هاي جذب مردم به فضاي عمومي شهري برنامه ريزي و بسترسازي جهت برگزاري رويداد هاي اجتماعي است. چهارباغ اصفهان به عنوان شاه رگ حياتي شهر بعد ازپياده راه شدن يك سير نزولي را پيش گرفته بود، دغدغه پژوهشگر احياء اين شاه رگ به كمك برگزاري رويداد هاي اجتماعي است. پس از بررسي منابع و مقالات انجام شده در اين زمينه، خلاء منابعي كه رويدادپذيري را در فضاهاي عمومي شهري بالاخص پياده راه هاي شهري بررسي كرده اند، احساس مي شد. بر اين اساس ارائه يك چارچوب قطعي تنها بر اساس مباني نظري كاري با اعتبار كم محسوب مي گردد. در نتيجه تصميم محقق براين شد كه با استفاده از مصاحبه عميق و بررسي تحليل آنها به يك چارچوب تحليلي يا زمينه اي برسد. با توجه به ماهيت تحقيق، با يك پژوهش كيفي سروكار داريم و با استفاده از Granded Theory به تحليل مصاحبه ها مي پردازيم. همچنين اهميت شناخت كامل محدوده جهت ارائه راهكار هاي زمينه اي مطرح مي گردد.
    Thesis summary

  6. ارتقا سطح كيفيت زندگي شهروندان در چارچوب سياست بازآفريني:تدوين چارچوب برنامه ارتقاي كيفيت رودخانه كارون
    پرديس پرگاري 2020
    موضوع مورد بررسي تحقيق ما در حوزه رودخانه كارون واقع در شهر اهواز مي باشد. در حال حاضر بزرگترين مشكل شهر اهواز نابساماني رودخانه كارون، آلودگي آب و رودكناره،اخلال در كاركرد رودخانه به عنوان يك فضاي عمومي جهت تجمع و رخداد رويداد هاي جمعي،عدم جذب گردشگر مي باشد كه اين مسئله به خودي خود باعث كاهش كيفيت آب و هوا،مهاجرت ،مشكلات بهداشتي و خشكسالي مي شود. لذا در اين پژوهش با مطرح كردن سوالات، پيش فرضي تبيين مي گردد و در طي مسير پژوهش تاييد و يا رد مي شود. پيش فرض اصلي اين تحقيق مبتني بر ارزيابي كيفيت هاي رودخانه و اثر حيات بخش بازآفريني آن بر شهر و كيفيت زندگي مردم مي باشد. همچنين هدف ديگر اين پژوهش كه در راستاي هداف اصلي مي باشد نيز شامل ارتقاء كيفيت هاي محيطي رودخانه و بازآفريني آن به جهت افزايش سطح كيفيت زندگي شهروندان و همچنين بازگرداندن جايگاه رود در شهر به جايگاه قديم خود مي باشد. در اين پژوهش پديده بازآفريني در رودكناره كارون در خلال چهار بعد زيست محيطي، اجتماعي، خدماتي و اقتصادي صورت مي پذيرد كه در نهايت اين پژوهش به ده يافته نهايي به عنوان راهكار هاي بازآفريني منجر به افزايش سطح كيفيت زندگي شهروندان دست يافته است كه هرك يك از اين يافته ها داراي اولويت بندي و وزن هستند كه سه مورد از مهم ترين و سنگين ترين آن ها شامل "محدوديت ترافيك و تمركز بر پياده مداري"، " ايجاد تمهيدات آسايش اقليمي" و " تشكيل سمن ها و ايجاد مشاركت ميان مردم و دولت" مي باشد كه اين سه مورد نيز طبق نظر متخصصين،مهم ترين عوامل موثر بر كيفيت زندگي شهروندان مي باشند. در صورت تداوم شرايط موجود رودكناره كارون روز به روز باعث دفع بيشتر شهروندان و گردشگردان و نارضايتي از محل سكونت خود مي شود.
    Thesis summary

  7. بازطراحي فضاهاي شهري بر مبناي ارتقاء تاب آوري اجتماعي در شهر آق قلا (نمونه موردي فضاي شهري محور باهنر، معلم و فضاهاي پيراموني)
    ميترا احمدي وسطي كلايي 2020
    در چند دهه گذشته شاهد افزايش رخداد بحرانهاي شهري هستيم كه از جمله دلايل آن تغيير چرخههاي محيط زيستي و همچنين وجود چالشهاي اجتماعي برشمرده ميشود. اثرات اين بحرانها در مناطق شهري كه آسيبپذيرتر هستند بهطور شاخصتري نمود پيدا كرده است.بيانيه ها (مطالعاتي در بحث هاي توسعه پايدار/تحقيقات اخير بر جنبه هاي تاب آوري تاكيد بيشتري دارند. در همين راستا، راهكارهايي در قالب مفاهيم و چارچوب توسعه پايدار به منظور مقابله با اين دست از بحرانها در مناطق آسيبپذير شهري ارائه شد كه از ميان آنها مقوله تابآوري شهري با توجه به اصول كاركردي جاي داده در خود تا حد زيادي بارزتر و برجستهتر شد. از ميان ابعاد مقوله تابآوري، بعد تاب آوري اجتماعي با ظرفيتهاي اجتماعي محدودههاي شهري در ارتباط است. باتوجه به تاريخچه مطالعات انجام شده در اين زمينه فقدان مطالعات شامل روابط ميان فضاهاي شهري و تاب آوري اجتماعي مشهود است لذا در همين راستا، اين پژوهش در پي دستيابي به سازوكار چگونگي اثرگذاري فضاهاي شهري بر شكلگيري تاب آوري اجتماعي پس از بلاياي طبيعي با مورد پژوهي سيل فروردين سال 98در شهر آق قلا ميباشد. براي رسيدن به اين هدف پس از مرور ادبيات نظري، مدل مفهومي پژوهش شكل گرفت و سپس پرسشنامهاين مطالعه به صورت ساختاريافته و پنج گزينهاي تبيين و طراحي شد. تحليل مدل مفهومي پژوهش با توجه به دادههاي استخراج شده از پرسشنامهها با استفاده از مدلسازي معادلات ساختاري انجام پذيرفت. نتايج اين تحقيق نشان داده است كه بحرانيترين مسير شكلگيري تاب آوري اجتماعي بر مبناي خوانش ذهني شهروندان آق قلايي از شامل كالبد، فعاليت، سرمايه اجتماعي و انسجام اجتماعي ميباشد
    Thesis summary

  8. الگوشناسي فضايي-كالبدي بافت محلات سنتي با تاكيد بر تاب اوري محيطي( نمونه موردي: محلات سنتي شهر همدان)
    محمد معتقد 2019
    گسترش لجام گسيخته شهرها طي دهه هاي اخير موجب ناكارآمد ساختن بخش هاي گسترده اي از ساختار و سازمان فضايي شهرها و افت ميزان تاب آوري در آنها شده است. سياست هاي متعددي در رويارويي با مسئله افت كيفيت محيطي، ميزان تاب آوري شهرها و به ويژه در نواحي دروني آنها مطرح و برنامه هاي گوناگوني در اين خصوص به اجرا درآمده اند. اين پايان نامه با مروري بر ديدگاه ها و نظريات اين رويكرد جديد به معرفي تجارب برتر در اين حوزه مي پردازد. در تبيين و تشريح ابعاد و ويژگي هاي تاب آوري محيطي، روش تحليل نظري، مقايسه تجارب و تفسير يافته هاي اين دو بخش از يك سو، بررسي ميداني و نرم افزاري به وسيله روش چيدمان فضا(بررسي عوامل اتصال، هم پيوندي، عمق ، بي نظمي و خوانايي) به وسيله نرم افزار دپس مپ براي اندازه گيري ميزان تاب آوري كالبدي در سه محله مورد مطالعه و استفاده از نرم افزار اكوتكت براي اندازه گيري ميزان تاب آوري زيست محيطي در هر سه محله انجام گرديده است. اين پژوهش مي كوشد تا با اتكا به دانش اخير طراحي شهري، رويكرد تاب آوري شهري را در حوزه محيطي آن به عنوان راه حلي جامع و چند جانبه براي مداخله مد نظر قرار داده و تبيين كند. از سوي ديگر اين رويكرد، خود مستلزم طي فرآيند جامع، فراگير و چند بعدي است، براي تحقق موفقيت آميز آن نياز به صرف وقت، هزينه و انرژي زيادي است. بدين منظور هدف اصلي رساله حاضر ارائه راهكارها و عواملي است كه در تاب آوري محلات سنتي عمل كرده و موجبات بسترسازي، تسهيل و كاهش صرف انرژي در اين فرآيند را فراهم آورد. نتايج حاصل از اين مطالعه نشان مي دهد كه مقياس، كاركرد، موقعيت و نوع اقدام مي تواند عامل تعيين كننده اي بر ميزان كارايي، كارآمدي و تاثيرگذاري در فرآيند تاب آوري محيطي باشد. در مورد نمونه هاي موردي لازم به ذكر است كه بررسي تطبيقي ميان آن ها كمك شاياني به نحوه عملكرد تاب آوري محيطي در بافت محلات سنتي مي كند. تفاوت هاي ماهوي موجود در هريك از محلات كبابيان، حاجي و آقاجاني بيگ راهنماي خوبي در جهت اثربخشي هرچه بيشتر تاب آوري محيطي محلات مي باشد. بر اين اساس وجه غالب هريك از محلات نشان از سمت و سوي اقدامات آتي را روشن مي سازد. بنابراين در محلاتي كه از الگوي مركز گرا پيروي مي كنند از ميزان تاب آوري محيطي بالاتري نسبت به ساير محلات برخودار هستند، بنابراين مي توان عنوان كرد محله كبابيان به ه
    Thesis summary

  9. تدوين چارچوب طراحي زيرساخت سبز به منظور هدايت توسعه شهري؛ نمونه موردي: شهر همدان
    نازنين صاحبي 2019
    در حال حاضر كه شهرها رو به سوي پراكندگي آورده و در حال توسعه بي رويه به سوي فضاهاي باارزش طبيعي هستند، اين ارزشمندترين ميراث طبيعي را با شرايط ناگواري روبه رو ساخته اند. از اين رو معضلات زيست محيطي از مهمترين دغدغه هاي اخير در ميان متخصصان و حرفه مندان مسائل شهري بوده است. «زيرساختهاي سبز شهري»، به عنوان يكي از راه حلهاي نوين در حوزه توسعه شهري به منظور تضمين كيفيت محيط زيست شهري، در انديشه حفظ ارزشمندي هاي محيط براي آينده گان مي باشد. مسأله اينجاست كه شهرهاي كنوني روز به روز در حال گسترش بدون برنامه ريزي، ناسازگار با طبيعت و پراكنده به هر سو ميباشد. اين امر از طرفي با تكه تكه كردن پهنههاي سبز و يا قطع مسير ارتباطي آنان، ميراث طبيعي ارزشمند را به ورطة نابوديكشانده است. همين امر موجب طرح مسأله زيرساختهاي سبز شهري از طرف گروهي از متخصصان و محققان آمريكايي در دههي 90گرديده است. اين گروه راه مناسب براي بهبود اوضاع كنوني شهرها را طراحي و ايجاد زيرساختهاي سبز شهري معرفي كردهاند. شبكه زيرساخت سبز شهري با ارائه شبكهاي از دالانها و پهنههاي مرتبط باهم، مانع از تجزيه لكههاي سبز شده و از توسعه شهر به سمت اين لكهها جلوگيري ميكند. از اين رو اين زيرساخت با كاركرد زيست محيطي و اجتماعي مناسبي كه در شهرها ايجاد ميكند؛ ميتواند به عنوان يك الگوي مناسب براي هدايت توسعه به خارج از پهنه هاي سبز و حفظ آنان مورد استفاده قرار گيرد. اين پژوهش ماهيتاً كيفي است و براي انجام آن از دو روش و راهبرد پژوهشي استفاده شد. ابتدا در بخش نظري، با توجه به ضرورت توليد دانش در اين حوزه براي مخاطب فارسيزبان، با بررسي تعاريف موجود در زمينه زيرساختهاي سبز شهري در چارچوب روش «تحليل محتوا»، مهمترين مفاهيم و مضامين در اين نظريه واكاوي و طبقه بندي شده تا معيارهاي بومي براي توسعه زيرساختهاي سبز شهري تعريف گردد. در اين بخش، روش جمع آوري دادهها براساس جستجوي منظم كلمات كليدي در پايگاه هاي داده هاي علمي معتبر خارجي و منابع مكتوب لاتين بود. در بخش دوم پژوهش، با به كارگيري«مدل تجزيه و تحليل الگوي كامل چشم انداز» با مدل «لكه-دالان-زمينه» ،1سه عنصر اصلي تشكيل منظر با عناوين لكه، دالان و زمينه به منظور تشخيص شبكه زيرساخت سبز مشخص شد. سپس «الگوي اتصالپذيري زيست محيطي» منطقه مورد مطالعه ابتدا با شناخت موانع موجود و تعيين شاخص
    Thesis summary

  10. طراحي همساز با طبيعت (رويكرد اكولوژيك با محوريت فضاهاي عمومي شهرتاريخي صحنه)
    حديث شادماني 2019
    ارتباط و در هم تنيدگي مباحث مرتبط با ابعاد اجتماعي ،اقتصادي و زيست محيطي، در طراحي عرصه ي عمومي ضرورت استفاده از روش هايي با ماهيت كيفي براي درك مساله وتبيين علمي آنها را مي طلبد. در اين رساله سعي گرديد تا با مراجعه به دو محله پاچمن ومولوي (بافت قديمي - مياني) ،كه در همجواري رودخانه ي شهر صحنه قراردارند، در چارچوب روش گروه بحث ، فهم كاملي از مسائل مرتبط با كيفيت زندگي و محيط طبيعي و فضاهاي عمومي حاصل آيد وبا دسته بندي واولويت بندي كردن مسائل بيان شده و ارتباط دادن آنها با ساير متغييرهاي موثر در اين امر، راه حل هاي پيشنهادي از گروه هاي هدف منتج گردد. در اين راستا توجه به مسائل تك بعدي بودن زيرساختهاي شهر مهم تلقي شد و گفت وگو ها در جلسات بيشتر به سمت توجه هم زمان به زيرساخت هاي سبز و زيرساخت هاي اجتماعي گرديد. در نتيجه در اين رساله بيان گرديد كه براي داشتن فضاي عمومي اكولوژيك،بايد به باز تعريف زيرساختهاي شهري به صورت زيرساختهاي چند عملكردي، چند بعدي ودوست دار طبيعت، توجه گردد.
    Thesis summary

  11. نقش كيفيت محيطي در ارتقاء حضورپذيري و حيات جمعي در پياده راه هاي شهري(نمونه موردي: پياده راه بوعلي همدان)
    مهسا اردلان 2019
    يكي از عوامل مهم براي تعيين كيفيت شهرها، مطلوبيت فضاهاي عمومي آن هاست، فضايي براي حضور مردم و بروز رفتارهاي جمعي و اين فضاها با حضور شهروندان معنا پيدا مي كنند. فضاهاي عمومي شهر به عنوان تجلي گاه كالبدي شهر مهم ترين عرصه ي برقراري تعاملات اجتماعي و فعاليت هاي شهروندان محسوب مي شود كه پاسخگوي نياز هاي رواني و اجتماعي انسان ها مي باشد. امروزه فضاهاي عمومي شهرها به دلايل گوناگون از جمله كاهش ايمني، كاهش امنيت، نبود فعاليت هاي جاذب جمعيت، فقدان زيبايي هاي بصري، عدم پاسخگويي به نيازهاي انسان ها به عنوان استفاده كنندگان فضا و... به فضاهايي صرفا جهت عبور و رفع نياز هاي ضروري تبديل شده اند. پياده راه ها به عنوان يكي از مهم ترين فضاهاي عمومي شهر در نظر گرفته مي شوند كه به دليل حركت پياده و با سرعت پايين و آرامش خاطر به دليل عدم حضور اتومبيل و افزايش ايمني، امكان درك محيط و برقراري ارتباط بين انسان و محيط و بين انسان ها را بسيار افزايش مي دهند. پياده راه بوعلي همدان يكي از محورهاي مهم اين شهر مي باشد كه به دليل دسترسي به ميدان امام خميني و ميدان آرامگاه بوعلي سينا به عنوان دو ميدان بسيار پر تردد شهر و همين طور برخورداري از پتانسيل هاي تجاري و قرارگيري ساختمان هاي پزشكان و برخي كاربري هاي اداري مانند بانك ها حائز اهميت مي باشد. اين پژوهش به دنبال بررسي نقش كيفيت هاي محيطي در ارتقا حضور پذيري در پياده راه هاي شهري مي باشد كه به دنبال يافتن دلايل استقبال مردم از اين محور و همين طور يافتن راهكار هايي جهت افزايش حضور پذيري آن است. سوالات پژوهش اين است كه: كيفيت هاي محيطي چگونه بر ميزان حضور پذيري پياده راه هاي شهري تاثير گذارند؟ ميزان اهميت كيفيت ها به چه شكل است؟ و در صورت تقويت كدام كيفيت ها حضور پذيري پياده راه ها تقويت مي شود؟ براي اين منظور با 31 نفر از افراد حاضر در پياده راه مصاحبه عميق انجام شد و با استفاده از اصول روش گرندد تئوري گردآوري داده ها تا زمان اشباع نظري ادامه يافته است و شيوه ي تحليل داده ها به وسيله ي فرآيند كد گذاري شامل كد گذاري باز، كد گذاري محوري، و كد گذاري گزينشي انجام شده است. نتايج پژوهش نشانگر آن است كه شرايط علي كه شامل كاربري هاي بلافصل پياده راه و موقعيت، دسترسي و حمل و نقل از شرايط ضروري حضور پذيري در پياده راه است، ويژگي هاي زمينه اي شامل وضعيت آ
    Thesis summary

  12. تبيين نقش طراحي شهري در كاهش فقرشهري با مشاركت ساكنين؛ نمونه موردي: برنامه توسعه قلمرو عمومي درمحله "شيخ آباد" شهر قم
    ولي اله نوروزي 2019
    فقر به عنوان يك پديده چند بعدي در شهرهاي قرن 21 به شكل هاي مختلف ظهور و بروز پيدا مي كند. يكي از اين موارد به وجود آمدن سكونتگاه هاي اوليه و غيررسمي و يا به عبارت صحيح تر و به قول دكتر پيران، محلات هدف بازآفريني شهري هستند كه در سال هاي اخير به رسميت شناخته شده و استراتژي هاي مختلفي از قبيل اعطاي حق مالكيت مسكن (ارائه سند رسمي) و سياست هاي متعد ارائه خدمات در طي زمان به كار رفته اند و زيست در اين محيط را بهبود بخشيده اند. بهترين رويكرد مواجهه با سكونتگاه هاي غيررسمي رويكرد مشاركتي است كه متاخرترين رويكرد نيز مي باشد. ارائه خدمات، هر چند موجب گسترش عدالت در شهر هست اما نتوانسته روابط اجتماعي و اقتصادي پايدار در اين محلات را به وجود آورند. راهبردهاي مختلفي براي استفاده از مشاركت شهروندان وجود دارد، يكي از بهترين فضاها براي جلب مشاركت مردم و تاثير آن ها در طراحي قلمروهاي عمومي هستند. راهبرد تحقيق در اين پژوهش راهبرد كيفي با رويه هاي : مصاحبه، مشاهده و برداشت است. نتايج تحقيق نشان دهنده اين است كه لازمه دگرگوني در اين محلات، سياست پروژه محرك توسعه است. براي داشتن يك طراحي محرك توسعه موفق در يك سكونتگاه غيررسمي دارا بودن ديدگاهي يكپارچه و شبكه گرا لازم است، براي تحقق اين مهم لازم بود كه نگرش اجتماعي، فرهنگي و مردمي به فضا تبديل شود و حركتي پويا ايجاد تا محله را از نو بيافريند. بررسي ها در محله هدف پژوهش (شيخ آباد قم) نشان داد كه: شرايط قلمروهاي عمومي (خيابان ها، ميدان ها، پارك ها و فضاهاي سبز) در اين محله مناسب نبوده و اهالي مسائل و مشكلات فراواني را مطرح كردند و تصوير ايده آل براي آن وجود ندارد و يا اگر وجود دارد، در قالب آرزو در ذهنشان نقش بسته است و عزمي از طرف مديريت شهري براي تحقق اين ايده ها وجود ندارد. از مراحل اوليه آغاز طراحي مشاركتي، احساس تعلق به محله را مي توان در مشاركت كننده ها و مصاحبه شوندگان مشاهده كرد. در مصاحبه هاي انجام شده از نظر مصاحبه شوندگان براي بهبود كيفيت قلمروهاي عمومي بر روي شاخص ها و عواملي تاكيد داشتند كه عبارتند از: كالبدي، كاربري و فعاليت، ايمني و امنيت، اقتصادي- فضايي، ادراكي، اكولوژيكي- آسايش و اجتماعي.
    Thesis summary

  13. تدوين سند راهنماي طراحي برنامه بازآفريني رودخانه براي طرح هاي توسعه شهري با رويكرد مكان خلاق(نمونه موردي: رودخانه سياهرود شهر جويبار)
    مائده نوريان 2018
    رودخانه ها منابع حياتي و سازنده براي محيط زيست پيرامون ما هستند. احياء يك رودخانه مي تواند ضمن آگاهي به مردم، ارتباطات زيست محيطي و فيزيكي را ارتقاء بخشد. وجود اسناد راهنماي طراحي در ساختار برنامه ها و منظر شهري، از جهت ارتقاء كيفي محيط و سازگاري با تهديد هاي زيست محيطي مهم است. هدف از اين پژوهش دستيابي به يك سند راهنماي طراحي جهت ارتقاء كيفيت شهري در حاشيه رودخانه است، به گونه اي كه طيف وسيع تري از فعاليت هاي اجتماعي در آن فضا رخ دهدو تعامل سالم ميان مردم و رودخانه اتفاق بيفتد. شهر جويبار به علت امكانات عملي موجود در اختيار نگارنده جهت انجام تحقيق انتخاب شد. به منظور تجزيه و تحليل اطلاعات روش هاي كيفي و كمي به كار برده مي شود. رودخانه سياهرود در لبه ي جنوب غربي شهر جويبار قرار دارد .عدم لايروبي اين رودخانه سبب آبگرفتگي و سيلابي شدن راه ها و زمين هاي كشاورزي اطراف اين رودخانه در مواقع باراني مي شود .عدم وجود روشنايي و عدم طراحي حاشيه رودخانه سبب تبديل شدن آن به يك مكان غير قابل دفاع شده، كه از امنيت پاييني برخوردار است به طوري كه با تاريك شدن هوا اين منطقه تبديل به پاتوقي براي معتادين مي شود. روش هايي كه براي تجزيه و تحليل اطلاعات در اين تحقيق مورد استفاده قرار مي گيرد شامل تكنيك هاي نرم افزار Arc Gis براي تحليل و توليد نقشه ها، يافتن نظرات ساكنين و شناخت نقاط قوت و ضعف سايت از روش مصاحبه و مشاهده ميداني و در نهايت براي جمع بندي از تكنيك SWOT استفاده مي شود.
    Thesis summary

  14. ارائه الگوي خلق فضاي شهري در سينما با تاكيد بر سينماي ايران و شهر تهران
    سيده سارا صالحي 2018
    فيلم ها موزاييك هايي از موقعيت هاي اجتماعي- فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي هستند. استفاده از سينما به عنوان ابزاري براي فهم مشكلات بهترين راه براي نگاه به گذشته و اكنون است؛ فيلم ابعاد گوناگون را با عناصر بصري مختلف ثبت مي كند كه از طريق مطالعه ديگر منابع قابل فهم نيست. عدم توجه كافي به منبع تصويري مهمي چون فيلم به رغم اهميت سينما در قرن اخير موجب شده تا مباحث تحليلي درباره تصويرهاي بازنمايي شده از شهر و فضاي شهري در سينما به اندازه نياز مطرح نشوند. توجه به چگونگي رابطه ديالكتيكي شهر و سينما امروزه نيازي ضروري است؛ كه هم توسط طراح و هم توسط سينماگران بايد مورد توجه قرار گيرد. علي رغم ميل روز افزون جهاني به استفاده از تصوير سينمايي شهر براي دستيابي به لايه هاي اطلاعاتي گوناگون، سينماي ايران هنوز از ارائه تصويري صحيح از شهر و فضاهاي شهري بازمانده است و شهر و فضاهاي آن در سينماي ايران براي رفتن از يك فضاي داخلي به فضاي داخلي ديگر مورد استفاده قرار مي گيرند. در اين پژوهش، هدف "بررسي دلايل عدم موفقيت سينماگران ايراني در ارائه تصوير فضاهاي شهري در سينماي داستاني بعد از انقلاب ايران" است كه ابتدا با مطالعه منابع، تماشاي فيلم و مصاحبه با افراد صاحب نظر معيارهاي خلق فضاي شهري در سينما مشخص شد؛ سپس با تماشاي فيلم، روش تحليل محتوا و نيز روش نقشه برداري شهر در فيلم اين معيارها مورد ارزيابي قرار گرفتند. نتايج تحقيق نشان مي دهد كه سينماگران ايراني نه تنها موضع خود نسبت به شهر را در سال هاي پس از موج نو تغيير ندادند و از شخصيت دادن به فضاهاي شهري خودادري كرده اند، بلكه نسبت به بازنمايي تصويري فكرشده و متفاوت از فضاي شهري بي توجه بوده اند.
    Thesis summary

  15. بازآفريني ساختارهاي طبيعي در بافت تاريخي شهرهاي ايران؛نمونه موردي:رودخانه شهر خرم آباد
    رضوان دالوند 2017
    با بررسي نحوه شكل گيري و تكامل شهر ها و تاثير انواع عوامل طبيعي و زيست محيطي بر اين روند،دخالت عناصر طبيعي را ازجمله مهمترين و موكدترين عوامل در اين مهم مي توان برشمرد.آب اولين عامل پايبندي بشربه زمين جهت رفع نيازهاي ابتدايي و اساسي او مي باشد.از اين جهت از دير باز همواره نطفه هاي اوليه شهرها را رودها تشكيل داده اند.اين شريان هاي حياتي،چگونگي شكل گيري،قرارگيري ونحوةارتباط فضاهارابا يكديگر ودرنتيجه،بافت و سيماي شهر رادر اختياردارند. رودخانه هاي شهري به عنوان يكي از اركان اصلي ساختارشهرمي توانند فرصتي براي زيباسازي شهر،رونق گردشگري و اقتصادي باشند. با توجه به اين موضوع كه احياي رودخانه هاي شهري مستلزم برنامه ريزي و طراحي صحيح رودخانه مي باشد، احياء و باز آفريني ساختارهاي طبيعي شهري نظير حواشي رودخانه ها و حريم نهرها در ايجاد محيط زيستي سالم تر تأثير بسزايي داشته و شرايط را براي فعاليت هاي تفرجي در اين مناطق بهبود مي بخشد. متاسفانه در عصرحاضر آن طور كه شايسته است به اين عامل حيات بخش توجه كافي نمي شود و رودخانه هاي شهري به دليل خشك سالي چند دهه اخيروانباشت زباله، حاشيه اي نا زيبا ،آلوده و ناامن را در شهر ها به نمايش مي گذارند.بنابراين بسياري از رودخانه هاي شهري به مداخلات اساسي نياز دارند كه بتوانند از طريق يك بسته جامع اقدامات بازآفريني به بهبود كيفيت و شخصيت شهركمك شاياني كنند. خرم آباد به عنوان مركز استان لرستان از جمله شهر هاي تاريخي و زيباي كشور است.رود خانه"خرمرود"كه عموم مردم لرستان آن را به گويش خود"گلال" مي نامند روزگاري موجب شكل گيري اين شهر در ميان دره اي شد. "خرمرود"،رودخانه اي با طول 110 كيلومتر كه از ارتفاعات شمالي شهر و از دامنه هاي سفيد كوه و كوه كمر سياه سرچشمه مي گيرد و در مركز استان لرستان جاري مي شود؛ اين رودخانه شهر خرم آباد را به دو قسمت شرقي و غربي تقسيم كرده است. روزگاري قرار براين بود كه اين رودخانه "زاينده رود" دوم جهان باشد ولي هنوز هم ميزبان مواد زايدي است كه در آن ريخته مي شود اين امر موجب شده كه خرمرود از آلوده ترين رودخانه هاي ايران باشد كه نياز جدي به ساماندهي دارد. بنا براين بازآفريني اين رودخانه كه در بافت تاريخي شهر خرم آباد قرار دارد امري ضروري است . در اين راستا بررسي ها ،پيشنهادهاو طراحي محدوده مورد نظر بايد با دقت وحساسيت بيشتري ب
    Thesis summary

  16. پيشبرد اهداف بازآفريني شهري از طريق ارتقاي كيفيت فضاهاي عمومي (نمونه موردي:محله سيروس در بافت تاريخي شهر تهران)
    مريم حميدي نيا 2017
    از گذشته هاي دور محلات مسكوني شهرها، به عنوان سلول هاي حيات شهري داراي نقش اساسي در زندگي ساكنين آنها بوده اند . با توجه به اينكه در گذشته محلات شهري، مكاني براي گردآمدن افراد با ويژگي هاي قومي نژادي، مذهبي، اقتصادي و اجتماعي و ... مشترك بوده است، به دنبال تجمع بيشتر افراد با ويژگي هاي مشترك در يك محدوده، آن بخش از شهر داراي هويت خاص و شناخته شده اي مي بود كه سبب تمايز آن از ديگر بافتهاي اطراف مي گرديد .همين عامل هويتي در آن محدوده سبب ايجاد فضاهايي با كاركرد و عملكردهاي خاص شده كه بافت آن را نيز از محدوده هاي اطراف متمايز مي گرداند .وجود يك شيوه زندگي خاص در ميان افراد ساكن در يك محله معمولاً منجر به ايجاد اهداف و علايق مشترك در ميان ساكنين يك محله مي گرديد. (هودسني ، 1384 ، ص 3) در سال هاي اخير با افزايش بي رويه و بدون برنامه جمعيت بسياري از بافت هاي داخلي شهر به تدريج كاركرد اصلي خود را از دست داده و با كاركرد نامناسب مواجه گشته است و با از بين رفتن شرايط مناسب زندگي به بافت ناكارآمد مبدل گشته اند. در كشورمان، بخش قابل توجهي از بافت قديمي شهر هاي كشور كه غالبا هسته ي اوليه و اصلي اين شهرها را تشكيل مي دهند، در روند شتاب آلود شهرنشيني و برنامه هاي توسعه شهري عصر مدرن گرايي مورد بي توجهي قرار گرفته و به بافت هاي ناكارآمد شهري تبديل شده اند؛ به طوري كه دچار افت منزلت اجتماعي، نابساماني كاركردي-فضايي و ركود اقتصادي هستند. حال فضاهاي عمومي شهري بويژه در بخش هاي مسكوني شهر، به عنوان عرصه اي براي تبلور زندگي جمعي نقش چشمگيري در تعيين هويت شهر و آفرينش تعاملات انساني ،تقويت و تداعي خاطرات و ايجاد تعلق خاطر براي نسل هاي آينده دارند.ارتقا كيفيت اين فضاها انگيزه حضور و برقراري ارتباط با محيط را در ذهن شهروند تقويت كرده و امكان مشاركت فعال او را فراهم مي آورد(.(Montgomery,1998,p 98 يكي از نشانه هاي محله هاي قديمي وجود فضاي مشترك از قبيل بازارچه، ميدان كوچك، مسجد و.. ميان ساكنين بوده كه در حال حاضر در محله هاي مدرن اين فضاهاي عمومي را كمتر مشاهده مي كنيم يا با وجود بودن آنها، به دليل سازماندهي نامناسب و عدم ارتباط مناسب با مخاطبان ناخودآگاه باعث دفع مخاطبين مي شوند. امروزه از هم پاشي و كمرنگ شدن محلات باعث كاهش روحيه هم محله اي بودن و كاهش مشاركت شهروندان در توسعه محلات شده ا
    Thesis summary

  17. نقش طراحي شهري در بازآفريني محلات سنتي با رويكرد محرك توسعه
    سجاد زلفي گل 2017
    محلات قديمي شهرها كه داراي بافتي با ارزش و كهن بوده اند، به مثابه قلب تپنده شهرها به حساب مي آيند و امروزه كاركرد هاي اجتماعي ، فرهنگي و اقتصادي خود را از دست داده اند. بازآفريني شهري رويكردي است كه درصدد احيا و معاصر سازي اين محلات سنتي گام بر مي دارد و تلاش تزريق روحي دوباره در اين مناطق و فراهم آوردن شرايطي براي حضور و مشاركت همگان در فرآيند آن، از اهداف ارزشمند اين رويكرد است. محرك هاي توسعه بازآفريني شهري مولدهايي هستند در جهت بازگرداندن رونق و توسعه به مناطق مورد نظر پروژه هاي بازآفريني شهري تا چرخه فعاليت زنده و پويا را در اين مناطق به راه اندازد. در همين راستا چگونگي تاثير رويكرد محرك توسعه در فرآيند بازآفريني شهري در محلات سنتي مساله اساسي اين پژوهش است. روش تحقيق به كار گرفته شده در اين پژوهش كاربردي است كه مبتني بر دو روش تحليلي- توصيفي و پيمايشي مي باشد. در بخش مطالعات اسنادي سعي بر مرور مستندات مهم و برجسته در حيطه ي بازآفريني شهري و محرك هاي توسعه بوده است و در روش پيمايشي با توزيع پرسشنامه در راستاي اهداف تحقيق، به تحليل اطلاعات به دست آمده به وسيله نرم افرارSPSS 22 پرداخته شده است. نتايج تحقيق نشان مي دهند با توجه به اينكه ابعاد محرك توسعه شامل چهار بعد: اجتماعي فرهنگي، اقتصادي، كالبدي فضايي و زيست محيطي مي باشد بر اين اساس بعد اجتماعي فرهنگي در محله كلپا اولويت بيشتري را به خود اختصاص داده و توجه به مسائل و موضوعات اجتماعي مسئله اصلي رويكرد محرك توسعه در محله كلپا مي باشد ضمن آنكه در بعد اجتماعي، تعاملات اجتماعي، مشاركت، اعتماد و امنيت در اولويت توجه قرار گرفت.
    Thesis summary

  18. بازآفريني ساختار محالت مسكوني با ارزش اجتماعي از طريق تحليل ريخت شناسانه طراحي شهري سنتي ايران )نمونه موردي: محله مسكوني زرگنده تهران)
    فايزه هاشمي رودباري فرد 2016
    اكثر محله هاي سنتي ايران به رغم تمامي نقاط ضعف و كمبودهاي موجود در آن، داراي ارزش هاي بسياري چون فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي بوده كه به شهرها هويت مي بخشند. اين محله ها بستر ظهور تعامالت اجتماعي در سطوح مختلف بودند. اما امروزه ساختار محله هاي سنتي دگرگون گرديده و بر اثر اين تغييرات، زندگي جمعي و ارزش هاي اجتماعي رو به افول است. از اين رو توجه به اين نواحي و چگونگي مداخله و طراحي در آنها بسيار حائز اهميت مي باشد، كه به جهت برنامه ريزي براي طراحي محله هاي سنتي كه بر حفظ و تقويت ويژگي هاي محله هاي سنتي ايران تاكيد دارند، بازآفريني محله هاي شهري راه حل مناسبي به نظر مي رسد. چرا كه اين رويكرد تالش مي كند با تقويت و بهبود فضاي كالبدي محله، تعامالت اجتماعي را افزايش داده و از اين مسير به بهبود حس تعلق به مكان و ارتقاء سرمايه اجتماعي و كالبدي نايل گردد. بر حسب اين ضرورت در اين پژوهش تالش شده تا با توجه به شناخت اصول و الگوهاي طراحي محله هاي سنتي و طراحي بر اساس اين ضوابط كه بي شك بر ارزش هاي اجتماعي مكان نيز تاكيد ويژه اي دارد صورت پذيرد. بدين منظور نگارنده در فصل دوم كه شامل روشن سازي واژه هاي كليدي و كاربرد هر يك، بيان و بررسي مفاهيم اجتماعي در طراحي شهري و بيان تجارب داخلي و خارجي پرداخته و در نهايت به منظور تدوين مدل مفهومي استفاده شده و با توجه به چهارچوب نظري انجام شده شاخص هاي بازآفريني استخراج گرديده و متناسب با آن؛ شاخص هايي به منظور سنجش تهيه شده است. بدين منظور از روش تفسيري- تحليلي جهت تحليل محتواي كمي و كيفي و بازشناسي محله هاي تاريخي بكار گرفته شده است. در ادامه با توجه به نتايج بدست آمده در مطالعات نظري از يك سو و شناخت و تحليل نقاط مثبت و منفي محدوده طرح )محله زرگنده تهران( با استفاده از سوات از سوي ديگر، در گام بعد اهداف كالن، اهداف خرد، راهبردها و سياست هاي طراحي به عنوان احكام موثر بر طرح و سازمان فضايي و اصول طراحي محله آمده است. در ادامه، بيانيه چشم انداز تدوين گرديد و گزينه هاي پيشنهادي و طرح گزينه بهينه طراحي با تاكيد بر پيوند متقابل ميان ارزش هاي اجتماعي و كالبدي مكان بسط و گسترش يافته است. موضع مورد بررسي محله مسكوني زرگنده تهران است و هدف اين رساله بازآفريني ساختار محالت مسكوني باارزش اجتماعي از طريق تحليل ريخت شناسانه طراحي شهري سنتي ايران است تا بت
    Thesis summary

  19. طراحي عرصه هاي مشاركت ساكنان مناطق فرودست شهري بر پايه اشتراكات فرهنگي- اجتماعي- اقتصادي(محله عباس آباد ساوه)
    شيدا حقيريان 2016
    در سال هاي اخير، روند شهرنشيني در جهان رشد چشمگيري داشته است. رشد شهرنشيني در نتيجه عوامل و زمينه هاي مختلفي شكل گرفته است كه براي مثال مي توان به كاهش فرصت هاي اشتغال در مناطق روستايي، سياست هاي دولتي كه نتيجه اي جز تمركز گرايي به همراه نداشته است و... اشاره كرد. در نتيجه شكل گيري عوامل رانش در روستاها و جاذب در شهرها، خيل عظيمي از روستاييان به شهرها مهاجرت كرده و در صدد يافتن سرپناه هستند. اما عمدتا در بازار رسمي، زمين و مسكن با قيمت هايي فراتر از توان مهاجران عرضه مي گردد و همين امر به بروز مشكل حاشيه نشيني در شهرها مي انجامد. چراكه مهاجران و تازه واردين كه خود را در مقابل بازار رسمي زمين و تهيه سرپناه ناتوان مي يابند، به ناچار به پشت خاكريزهاي محدوده قانوني شهر رجوع كرده و سعي در ايجاد سرپناهي متناسب با توان مالي خود دارند. حاشيه نشيني از جمله مشكلات و مسائل بحراني زمان ماست. كشور ما نيز در چند دهه اخير با اين مساله دست به گريبان بوده كه در اين ميان سهم كلان شهرها و شهرهاي صنعتي بسيار قابل توجه بوده است. شهر ساوه نيز به دنبال اتخاد سياست هاي دولتي در سال هاي 1355- 56، چهره يك شهر صنعتي را به خود گرفته است. ايجاد فرصت هاي شغلي در نتيجه استقرار واحد هاي صنعتي به عنوان جاذب مهاجرين عمل كرده و حدود 22 منطقه حاشيه نشين را در اين شهر ايجاد كرده است. چنان مي نمايد كه شهر در سيطره مناطق حاشيه قرار گرفته است و حاشيه نشيني در صدرمشكلات اين شهر مي باشد. در دوره هاي مختلف راهكارهاي گوناگوني براي حل معضل حاشيه نشيني توسط دولت ها در دستور كار قرار گرفته است كه هريك از آن ها با نقاط ضعف و كاستي هايي همراه بوده است. آنچه كه امروز در ادبيات دنيا مورد پذيرش واقع شده است، رويكرد بازآفريني است. اين رويكرد ضمن تعديل نواقص رويكردهاي پيشين، سعي در برخوردي همه جانبه و كل نگر به موضوع دارد. مسائل و مشكلات عديده اي در بطن حاشيه نشيني وجود دارد كه يكي از نارسايي ها و مشكلات، كيفيت پايين فضاهاي عمومي- از جمله خيابان به عنوان شاخص ترين فضاي عمومي- مي باشد. خيابان در اين مناطق نقشي به مراتب پررنگ تر از ساير نقاط شهري دارد. چرا كه به عنوان فضايي اجتماعي – اقتصادي عمل كرده و براي ساكنان، تنها مامن اجتماعي و زندگي جمعي است. در نتيجه مي توان اظهار داشت خيابان عنصري است كه از طريق ارتقا كيفيت و ب
  20. كاربرد فن آوري هاي نوين نورپردازي در ارتقاء زيرساخت هاي شهري به منظور كيفيت بخشي به فضاهاي عمومي، نمونه موردي ميدان امام خميني (ره) همدان
    معصومه ربيعي 2014
    اين پايان نامه به بررسي كاربرد فن آوري هاي نوين نورپردازي در ارتقاء زيرساخت هاي شهري به منظور كيفيت بخشي به فضاهاي عمومي، نمونه موردي ميدان امام خميني (ره) همدان مي پردازد.
  21. تبيين اصول موثر بر شكل گيري فضاهاي عمومي شهري همپيوند در انسجام بخشي به سازمان فضايي شهرها با مطالعه بر دو نمونه موردي در شهر همدان، فضاي مفصل حاج محمدباقر و محله كبابيان
    شقايق صديق وزيري 2014
    تبيين اصول موثر بر شكل گيري فضاهاي عمومي شهري همپيوند در انسجام بخشي به سازمان فضايي شهرها با مطالعه بر دو نمونه موردي در شهر همدان، فضاي مفصل حاج محمدباقر و محله كبابيان
  22. بررسي تاثير اصول پيشگيري از وقوع جرم از طريق طراحي محيطي بر افزايش كيفيت امنيت در فضاهاي بي دفاع شهري: نمونه موردي شهر كرج
    راحيل فرهاني 2014
    اين پايان نامه به بررسي تاثير اصول پيشگيري از وقوع جرم از طريق طراحي محيطي (CPTED) بر افزايش كيفيت امنيت در فضاهاي بي دفاع شهري با بررسي نمونه موردي شهر كرج مي پردازد.