مجید حیدری دلگرم

استادیار

تاریخ به‌روزرسانی: 1404/08/27

مجید حیدری دلگرم

هنر و معماری / معماری

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. بررسی ادراکات انسان در فضای معماری با کمک حس لامسه و حافظه ی لامسه ای
    1403
    حواس انسان از دیرباز به عنوان ابزار اصلی برای درک و ارتباط با محیط پیرامون مورد توجه بوده‌ است. در میان سایر حواس، حس لامسه به دلیل ویژگی منحصر به فرد خود در ایجاد ارتباط مستقیم میان انسان و دنیای فیزیکی، جایگاه ویژه‌ای دارد و حافظه‌ی تجربه لمسی چیزی است که باعث می شود حتی عمیق تر از چیزهایی که انسان می تواند با بدن خود احساس کند، درک کند. با این حال، در معماری معاصر، توجه بیش از حد به حس بینایی و غفلت از سایر حواس، به خصوص حس لامسه، منجر به کاهش تعاملات حسی و در نتیجه عدم درک کامل از فضاهای معماری شده است. این پژوهش فرصتی است که در آن به عنصری مهم در طراحی فضا که در فرآیند مدرنیسم فراموش شده پرداخته شود و به پیوند میان ادراک لامسه ای انسان و جهان فیزیکی از زاویه ای متفاوت نگاه شود هدف از انجام این پروژه این است که در فرآیند طراحی باری دیگر مسئله حواس را در اولویت قرار دهیم. برگسون بیان میکند که : «هر لحظه از زندگی ما دو جنبه دارد، یکی واقعی و دیگری مجازی.ادراک از یک طرف و حافظه از طرف دیگر.» از این رو این پژوهش به مقایسه میان ادراک فضایی از طریق حس بینایی و حس لامسه و بررسی تاثیر حافظه لامسه‌ای بر درک فضا می‌پردازد. روش تحقیق شامل یک مطالعه تجربی با استفاده از پرسشنامه است که در دو گروه از شرکت‌کنندگان انجام می‌شود: گروهی که فضا را از طریق مشاهده بصری تجربه می‌کنند و گروهی که تنها با لمس فضا به درک می‌رسند. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که حس لامسه نه تنها می‌تواند به طور مستقل ادراکی هم‌تراز با بینایی ارائه دهد، بلکه در شرایط خاص، درک عمیق‌تر و متفاوت‌تری از محیط فیزیکی ایجاد می‌کند. این پژوهش همچنین بر اهمیت طراحی معماری بر اساس تعامل حواس
  2. شناسایی و تحلیل ابعاد فضای خلوت و جایگاه آن در طراحی مجتمع مسکونی
    1403
    خلوت از مفاهیم مهم است که تعریف آن دشوار است. این مفهوم با مفاهیمی مانند حریم و محرمیت در عین همپوشانی متفاوت است. همچنین گاه به اشتباه در کنار تنهایی و انزوا قرار می‌گیرد که بار معنایی منفی دارند. امروزه این مفهوم کمتر مورد توجه طراحان بخصوص در حوزه معماری قرار گرفته است. پاسخ به نیاز خلوت در فضاها از طرف معماران ضروری است. خلوت به جز در معماری در حوزه‌های مختلفی از جمله روانشناسی و علوم طراحی بررسی شده است و موضوعی میان‌رشته‌ای است. هدف از انجام این پژوهش بررسی ترجیحات فضایی افراد در فضاهای برآورنده نیاز به خلوت است. برای انجام این پژوهش از روش ترکیبی استفاده شده است. ابتدا این مفهوم با کمک مقالات و کتاب‌های متعدد و جامع بررسی و تحلیل شده است و سپس داده‌ها با پرسشنامه تصویری جمع‌آوری شده است. داده‌ها با روش‌ها و آزمون‌های آماری و در نرم‌افزار SPSS تحلیل شده‌اند. نتایج نشان داد که نور طبیعی، جنس و رنگ فضا، گیاهان و عناصر طبیعی، سکوت و عدم صدای مزاحم، چیدمان و نوع مبلمان، کاهش دسترسی و دید مزاحم، محل قرارگیری فضاها و سلسله‌مراتب فضایی از ورودی خانه تا فضای موردنظر از مهم‌ترین عوامل بهبوددهنده فضای خلوت هستند. همچنین، نتایج نشان داد که گروه‌های سنی و جنسیتی مختلف اشتراک و تفاوت‌هایی در ترجیحات‌شان در مورد فضاهای داخلی دارند و طراحی مناسب می‌تواند به بهبود نیازهای روحی و روانی افراد کمک کند
  3. بایدهای معماری مسجد و مولفهها و ارائه مدلی راهبردی برای طراحی مسجد
    1402
    مسجد را به‌عنوان شاخصترین بنای معماری اسلامی میتوان معرفی کرد؛ ازاینرو مسجد یک مکان مهم و ارزشمند در میان مسلمانان میباشد که طراحی آن نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. با وجود این که مطالعات بسیاری در حوزه مسجد انجام شده ا ست؛ اما تاکنون راهنمای طراحی منسجمی مبتنی بر مطالعات ارائه نشده ا ست؛ ازاینرو برای دستیافتن به راهنمای طراحی نیاز بود، مطالعاتی که در حوزه مسجد انجام شده ا ست را مورد برر سی قرار دهیم. روش تحلیل محتوا را برای این پژوهش در نظر گرفتیم و 47 مجله هنر و معماری که مورد تایید وزارت علوم در عنوان و در کلیدواژه ها «مسجد» میبا شد را موردمطالعه قرار دادیم و با جستجوی واژه 316 مقاله را برای مطالعات جمعآوری کردیم. مقالهها با روش تحلیل محتوا کدگذاری شدند و سپس نتایج به صورت آماری به شکل نمودار ارائه شدند. نتایج نشان میدهد که از سال 1374 تا 1390 مطالعات کم تعداد بوده و از سال 1390 تا 1395 مطالعات بهصورت پراکنده و تعداد مقالات کمی به چاپ رسیده بوده است؛ اما نکته مهم این میباشد که از سال 1390 به بعد مطالعات این موضوع برای نویسندگان مورد اهمیت واقع میشود و بعد از سال 1395 متوجه تغییر ناگهانی و قابل توجهی در عرصه مطالعات درباره مسجد می شویم که هم به مو ضوعات مختلف اهمیت داده شده و هم تعداد مقالات خیلی بیشتری نسبت سالهای قبل از 1395 به چاپ رسیده اسمت. ضمناً مفاهیم الگو، کیفیتهای مفهومی، تزیینات بیشترین موضوعاتی بودهاند که در طول دهههای گذشته موردمطالعه قرار گرفتهاند. در نهایت باتوجهبه دادههای موجود راهنمای گامبهگام طراحی مسجد تالیف شد و در منطقه اسلامشهر در شهر همدان با سایت مشخص مسجد طراحی شد.
  4. ارزیابی شدت نور در مساجد ایرانی و تاثیر آن بر حس معنویت (با طراحی مسجد در همدان)
    1402
    مسجد مکانی مقدس و روحانی با اهمیت فراوان در زندگی مسلمانان است. یکی از عوامل مهم در ایجاد معنویت و تاثیر این فضا بر نمازگزاران، شدت نور است. با توجه به این که بعضی ازنوبت‌های نماز در ساعت‌های تاریک شبانه‌روز و فقدان نور طبیعی برگزار می‌شود استفاده از نور مصنوعی در مسجد ناگزیر است. شدت نور مصنوعی در این فضا می‌تواند نقش مهمی در ایجاد حالت معنوی و ارتباط معنوی نمازگزاران با این مکان ایفا نماید. از این رو، بررسی و ارزیابی دقیق شدت نور مصنوعی و تاثیر آن بر حس معنویت افراد در فضای مسجد مهم است. فقدان ضوابط مشخص برای نورپردازی اماکن مذهبی به منظور ارتقای بُعد معنوی، ضرورت تحقیق در این زمینه را نشان می‌دهد. ابهامات مرتبط با نورپردازی در مکان‌های مذهبی مانند مساجد، ضرورت تدوین اصول و قوانینی برای بررسی میزان نور مورد نیاز در داخل این ساختمان‌ها را روشن می‌کند. فرضیه این تحقیق تاثیر میزان «شدت نور» در فضای داخلی مساجد بر حس معنوی نمازگزاران است. از این رو، این پایان‌نامه سعی دارد با سنجش شدت و درخشندگی نور مصنوعی در مسجد تاثیر آن را بر حس معنویت و خیرگی را مورد تحلیل قرار دهد. نتایج این تحقیق را می‌توان در بهبود طراحی نور مصنوعی مساجد به کار برد. در مرحله اول این پژوهش از مطالعات کتابخانه‌ای در راستای شناخت مبانی نظری موضوع، بررسی پیشینه تحقیق، نظریات مربوط به موضوع و بررسی نمونه های مشابه صورت گرفت. در مرحله بعد، پرسشنامه تدوین شد و روایی و پایایی آن بررسی شد. داده‌های میدانی مورد نیاز در تحقیق با ابزار پرسش‌نامه که میان ۲۹۲ نفر نمازگزاران مسجد توزیع شد و حسگر نورسنج (لوکس‌متر) گردآوری شد. سپس داده‌ها تحلیل شدند. در این پژوهش روش‌های مختلفی برای تعیین شدت روشنایی بهینه به‌کار گرفته شد و در هر روش، اعداد متفاوتی (اگرچه نزدیک به هم) برای شدت روشنایی بهینه به دست آمد. ازمیان نتایج تحلیل‌های بررسی‌شده، شدت روشنایی ۱۱۲ لوکس نسبت به بقیه مناسب‌تر به‌نظر می‌رسد. نتایج تحقیق همچنین همبستگی ضعیفی را بین «شدت روشنایی سطح کار» و «مقیاس معنویت لحظه‌ای» نشان می‌دهد، به این معنا که حدود ۲۹٪ از تغییرات احساس معنویت توسط شدت روشنایی سطح کار تبیین می‌شود و ۷۱٪ مابقی را سایر پارامترهای فردی یا محیطی تبیین می‌کنند. رابطه معکوس بین این دو متغیر برقرار است. این نتایج در سطح 0.001 معنی‌دار و به جامعه آماری تعمیم‌پذیر است.
  5. بررسی ارتباط معماری بازار همدان و مناسبت های فرهنگی مذهبی ( طراحی تیمچه چند منظوره)
    1402
    با شروع دوران مدرن در جهان غرب و دنبالهروی برخی کشورها از جمله ایران از معماری و شیوهی مدرن زندگی غربی، بسیاری از ارزشهای فرهنگی و معماری سنتی ایرانی فراموش شده و یا با تقلیدی کورکورانه از نمونهی اصلی آن برپا می- گردند. از جمله مهمترین این موارد تغییر در معماری و شیوهی عملکرد فضاهای تجاری میباشد. در روند مدرنیته، ساخت بناهای تجاری عمدتا به شکل احجام صلب و تک عملکردی رواج یافته، که چنین بناهایی برخلاف بازارهای کهن ایرانی، که محیطی انعطاف پذیر و پویا در بافت شهری بوده و جنبههای متعددی از زندگی روزانه را در خود جای میدادهاند ، اکثرادر برقراری تعامل موثر با زمینه و کاربران موفق نمیباشند . از طرفی مطالعه در بناهای چند منظورهی تجاری موفق در کشورهای پیشرو، تشابهاتی با الگوی کالبدی و عملکردی بازارهای ایرانی را آشکار میسازد که طراحان و سازندگان داخلی از توجه به آنها مغفول ماندهاند. در این روند، تعامل و اثرگذاری دو جانبه میان معماری و جریان زندگی درون محیط، موجب میگردد که تحولات کالبدی، به مرور جریان زندگی درون محیط را تحت تاثیر قرار دهد و در مقابل تغییر در جنبههای مختلف شیوهی زیستن نیز تغییرات محیط کالبدی را تشدید ورزد. در پژوهش حاضر سعی داریم با مطالعهی بخشی از جریان زندگی بازار سنتی همدان) رویدادهای فرهنگی و مذهبی جاری در آن( و شناخت عوامل کالبدی موثر در آن، بتوانیم ضمن احیا و حفظ هویت کالبدی این بازار به باززنده سازی مواردی از رویدادهای فرهنگی و مذهبی جامعهی سنتی شهر نیز کمک بنماییم. پژوهش حاضر بر مبنای روش توصیفی- تاریخی انجام شده و زمینه مورد مطالعه محدوده بازار تاریخی شهر همدان میباشد. در فرآیند پژوهش در ابتدا از طریق مطالعات کتابخانهای شناختی کلی بر موضوع حاصل شده و براساس اطلاعات بهدست آمده پرسشنامهها تنظیم گشتهاند؛ سپس با انجام مصاحبات به دادههای نسبتا جامعی حول موضوع مناسبهای فرهنگی و مذهبی متنوع در بازار همدان و شیوهی برپایی آنها دست یافتیم. در ادامهی مطالعات میدانی با تدقیق در کالبد محدوده مورد نظر، ویژگیها و اهدافی از معماری بازار را استخراج نمودیم که در پذیرش و برپایی رویدادها موثر بودهاند. نتایج مطالعات نشان میدهد تغییر و تخریب در کالبد بازار و تغییر اجزا و عناصر آن، موجب شده بسیاری از آداب و سنن فرهنگی و مذهبی که در گذشته در کالبد بازار جریان داشتهاند کمرنگ شده و به فراموشی سپرده شوند و در مقابل نیز برچیده شدن چنین رویدادهایی از بازار زمینه را برای تغییرات کالبدی فراهم ساخته و روند تخریب را سرعت بخشیده است. در انتها با تکیه بر دادههای به دست آمده طرحی جهت تیمچهی چند منظوره در بازار تاریخی همدان ارائه گردیده که بتواند ضمن کمک به باززنده سازی ویژگیهای اصیل معماری بازار، ظرف مناسبی را جهت پذیرش رویدادهای متنوع فرهنگی و مذهبی فراهم آورد و از این طریق بخشی از هویت سنتی بازار را نیز احیا بنماید. از آنجاکه طرح پیشنهادی در زمینهای با ارزش تاریخی ارائه گردیده لذا راهکارها و نظریات طراحی وساخت در زمینههای تاریخی نیز مورد توجه بودهاست.
  6. واکنش های جذب و بی توجهی نسبت به فضای معماری (نمونه بناهای سنتی و معاصر ایران)
    1400
    معماران همواره در پی دست یابی به معماری پاسخگو به نیازهای انسان به-خصوص نیازهای روانی او بوده اند. بسیاری از محققان و پژوهشگران معتقدند نمونه های معماری سنتی در پاسخ به نیازهای انسان موفق تر از معماری مدرن عمل کرده است. عدم توفیق معماری معاصر در جلب رضایت مخاطب انگیزه آغاز این پژوهش بوده است. هدف از انجام این پژوهش درک نمونه های اولیه مواجهه بصری با معماری در ذهن مخاطب و همچنین ارزیابی و مقایسه ی واکنش های خودآگاه و ناخودآگاه مخاطب نسبت به بناهای سنتی و مدرن معماری ایرانی با استفاده از سیستم ردیابی چشم و پرسشنامه می باشد. این درک به طراحان و معماران در درک بهترمخاطب خود کمک می کند. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش ترکیبی از روش های توصیفی_همبستگی ، علی- مقایسه ای، مطالعه نمونه موردی و روش آمار استنباطی می باشد. جامعه آماری تحقیق بسته به شرایط موجود و نمونه گیری به صورت تصادفی ساده است. در این پژوهش به بررسی و مقایسه 18 بنای سنتی و مدرن معماری ایرانی پرداخته ایم. آزمایش مذکور بر روی 22 آزمودنی انجام شد. مغز در 3 تا 5 ثانیه اول مواجهه درحالت ناخودآگاه قرار دارد و اطلاعات بصری به ناخودآگاه انسان می روند و ناخودآگاه در این زمان واکنش نشان می دهد. از افراد خواسته شد تا به تصاویری که نمایش داده می شود نگاه کنند. هر اسلاید شامل یک عکس از بنای سنتی و یک عکس از بنای مدرن که از یک گونه بودند بود که درکنار هم و به صورت افقی قرارگرفتند. مدت زمان نمایش هر اسلاید حاوی دو عکس 4 ثانیه درنظر گرفته شد. بعد از هر اسلاید حاوی دو عکس یک اسلاید مشکی به مدت 3 ثانیه نمایش داده شد و این روند تکرار گردید. نتایج آماری و نقشه های حرارتی به دست آمده تحلیل و مقایسه شد. با توجه به نتایج مشخص شده است که افراد چه ناخودآگاه و چه خودآگاه به بناهای سنتی بیشتر از بناهای مدرن جذب می شوند.
  7. بررسی تزیینات معماری ایران به لحاظ فرهنگی با فرآیند مدرن شدن
    1400
    تزیین همواره عنصری اساسی در معماری ایران بوده است که در برخورد با تحوالت فرهنگی صورتهای جدیدی به خود گرفته است. پژوهشهای بسیاری درباره معماری ایران بعد از فرآیند مدرن شدن صورت گرفته است. با توجه به این مسئله که تزیینات همواره در معماری حضور داشتهاند، لذا تزیینات در معماری ایران عنصری جداییناپذیر بوده است. در این میان پژوهشی مبتنی به بررسی ارتباط بین تزیینات بناها با تحوالت فرهنگی و تعیین وضعیت این تزیینات و ویژگیهای آنها بعد از فرآیند مدرن شدن صورت نگرفته است. هدف این پژوهش بررسی تحوالت فرهنگی و تاثیرپذیری تزیینات از آنها میباشد. همچنین دستیابی به این موضوع که تزیینات در خالل تحوالت فرهنگی صورت گرفته به چه شکلی درآمدهاند. از آنجا که اثرگذاری فرهنگ بر انسانها موضوعی آشکار میباشد، جهت بررسی تحوالت فرهنگی ذکر شده و اثرگذاری آنها بر تزیینات نیازمند رجوع به مباحثی در حوزه انسان شناسی فرهنگی نیز میباشیم. پرسش اصلی این است که ارتباط تزیینات معماری ایران با لایههای عمیق فرهنگ ایرانی پس از دوره سنتی در چه وضعی قرار گرفت؟ همچنین پژوهش دارای پرسشهای فرعی دیگری میباشد همچون، تزیینات معماری ایران پس از مدرنیته از منظر فرهنگی دارای چه ویژگیهایی هستند؟ در دوره معاصر ایران با توجه به بافت اجتماعی چه نوع تزییناتی امکان حضور پیدا میکنند؟ گونههای مختلف تزیینات چقدر از تغییرات اجتماعی تاثیر گرفتهاند؟ برای پاسخ به این پرسشها از روش کیفی – توصیفی استفاده شده است. گردآوری دادهها، از مدارک متنی و تصویری که از منابع کتابخانهای و منابع بر بستر شبکه به دست میآیند انجام پذیرفته است. همچنین کالبد بناها نیز از منابع تحقیق است و بررسی تزیینات نمونههایی از بناهای معماری دوره مربوطه در پژوهش صورت میگیرد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که تزیینات بناهای قاجاری به ویژه نقوش آنها عناصری دارند که با بستر جغرافیایی و فرهنگی ارتباط تنگاتنگی دارند. اگرچه در نگاه اول بهنظر میرسد که هنرمند قاجاری این تزیینات را بدون اینکه در پس آنها مفهومی باشد بهکار برده است اما هر یک دارای معنا و ارتباط با دیگر عناصر فرهنگی جامعه هستند و هنرمند در انتخاب و بهکارگیری نقوش و تزیینات سعی کرده باورهای مردم آن دوره و عوامل فرهنگی را حفظ کند.
  8. بررسی عناصر محرمیت در نگاره های دوران صفویه
    1400
    اهمیت محرمیت در زندگی ایرانیان را میتوان از معماری دورههای مختلف این سرزمین دریافت. روشهای مختلف ایجاد محرمیت در بناهایی با کاربریهای مختلف از جمله بناهای بزرگ و عمومی تا خانههای مسکونی گسترده شدهاند و سازندگان این بناها با به کارگیری عناصری، به هدفشان رسیدهاند. این عناصرگاه با کالبد بنا یکی شده و گاه عنصری الحاقی به بنا بوده است. دربرخی از موارد این عناصر کل معماری را میساختند. این عناصر در بسیاری موارد سبک و از جنسهای پارچه و چوب بودهاند. تغییرات آب و هوایی و حوادث به وجود آمده بخش زیادی از آنها را تخریب و نابود کرده است. به همین سبب دراین پژوهش، این عناصر ابتدا از روی نگارهها شناسایی شدهاند و سپس مورد تحلیل و بررسی قرارگرفتهاند. تحقیق به روش توصیفی تاریخی پیش رفته و اطالعات از منابع کتابخانهای جمعآوری شدهاند. برای امکان مقایسه، نمونهها ابتدا به یک دوره تاریخی با تعداد کافی آثار نگارگری )صفوی( محدود شدند و از میان آنها بر اساس موضوع و بر اساس وجود فضای قابل تشخیص معماری )داخل بنا( فضای باز )بیرون از حیاط( فضای نیمه باز )داخل حیاط( همچنین تنوع در جزئیات عناصر، انتخاب شدند به طوری که نمونههای انتخاب شده نماینده انواع مشابه خود نیز باشند.