Faculty - دانشکده هنر و معماری
Assistant Professor
Update: 2024-11-21
Majid Heydari Delgarm
Faculty of Art and Architecture / Department of Architecture
Master Theses
-
واكنش هاي جذب و بي توجهي نسبت به فضاي معماري (نمونه بناهاي سنتي و معاصر ايران)
ريحانه غفاريان 2022معماران همواره در پي دست يابي به معماري پاسخگو به نيازهاي انسان به-خصوص نيازهاي رواني او بوده اند. بسياري از محققان و پژوهشگران معتقدند نمونه هاي معماري سنتي در پاسخ به نيازهاي انسان موفق تر از معماري مدرن عمل كرده است. عدم توفيق معماري معاصر در جلب رضايت مخاطب انگيزه آغاز اين پژوهش بوده است. هدف از انجام اين پژوهش درك نمونه هاي اوليه مواجهه بصري با معماري در ذهن مخاطب و همچنين ارزيابي و مقايسه ي واكنش هاي خودآگاه و ناخودآگاه مخاطب نسبت به بناهاي سنتي و مدرن معماري ايراني با استفاده از سيستم رديابي چشم و پرسشنامه مي باشد. اين درك به طراحان و معماران در درك بهترمخاطب خود كمك مي كند. روش تحقيق مورد استفاده در اين پژوهش تركيبي از روش هاي توصيفي_همبستگي ، علي- مقايسه اي، مطالعه نمونه موردي و روش آمار استنباطي مي باشد. جامعه آماري تحقيق بسته به شرايط موجود و نمونه گيري به صورت تصادفي ساده است. در اين پژوهش به بررسي و مقايسه 18 بناي سنتي و مدرن معماري ايراني پرداخته ايم. آزمايش مذكور بر روي 22 آزمودني انجام شد. مغز در 3 تا 5 ثانيه اول مواجهه درحالت ناخودآگاه قرار دارد و اطلاعات بصري به ناخودآگاه انسان مي روند و ناخودآگاه در اين زمان واكنش نشان مي دهد. از افراد خواسته شد تا به تصاويري كه نمايش داده مي شود نگاه كنند. هر اسلايد شامل يك عكس از بناي سنتي و يك عكس از بناي مدرن كه از يك گونه بودند بود كه دركنار هم و به صورت افقي قرارگرفتند. مدت زمان نمايش هر اسلايد حاوي دو عكس 4 ثانيه درنظر گرفته شد. بعد از هر اسلايد حاوي دو عكس يك اسلايد مشكي به مدت 3 ثانيه نمايش داده شد و اين روند تكرار گرديد. نتايج آماري و نقشه هاي حرارتي به دست آمده تحليل و مقايسه شد. با توجه به نتايج مشخص شده است كه افراد چه ناخودآگاه و چه خودآگاه به بناهاي سنتي بيشتر از بناهاي مدرن جذب مي شوند.
Thesis summary
-
بررسي عناصر محرميت در نگاره هاي دوران صفويه
عاطفه شاهسوند 2022اهميت محرميت در زندگي ايرانيان را ميتوان از معماري دورههاي مختلف اين سرزمين دريافت. روشهاي مختلف ايجاد محرميت در بناهايي با كاربريهاي مختلف از جمله بناهاي بزرگ و عمومي تا خانههاي مسكوني گسترده شدهاند و سازندگان اين بناها با به كارگيري عناصري، به هدفشان رسيدهاند. اين عناصرگاه با كالبد بنا يكي شده و گاه عنصري الحاقي به بنا بوده است. دربرخي از موارد اين عناصر كل معماري را ميساختند. اين عناصر در بسياري موارد سبك و از جنسهاي پارچه و چوب بودهاند. تغييرات آب و هوايي و حوادث به وجود آمده بخش زيادي از آنها را تخريب و نابود كرده است. به همين سبب دراين پژوهش، اين عناصر ابتدا از روي نگارهها شناسايي شدهاند و سپس مورد تحليل و بررسي قرارگرفتهاند. تحقيق به روش توصيفي تاريخي پيش رفته و اطالعات از منابع كتابخانهاي جمعآوري شدهاند. براي امكان مقايسه، نمونهها ابتدا به يك دوره تاريخي با تعداد كافي آثار نگارگري )صفوي( محدود شدند و از ميان آنها بر اساس موضوع و بر اساس وجود فضاي قابل تشخيص معماري )داخل بنا( فضاي باز )بيرون از حياط( فضاي نيمه باز )داخل حياط( همچنين تنوع در جزئيات عناصر، انتخاب شدند به طوري كه نمونههاي انتخاب شده نماينده انواع مشابه خود نيز باشند.
Thesis summary
-
بررسي تزيينات معماري ايران به لحاظ فرهنگي با فرآيند مدرن شدن
الهه اسماعيلي فارساني 2022تزيين همواره عنصري اساسي در معماري ايران بوده است كه در برخورد با تحوالت فرهنگي صورتهاي جديدي به خود گرفته است. پژوهشهاي بسياري دربارة معماري ايران بعد از فرآيند مدرن شدن صورت گرفته است. با توجه به اين مسئله كه تزيينات همواره در معماري حضور داشتهاند، لذا تزيينات در معماري ايران عنصري جداييناپذير بوده است. در اين ميان پژوهشي مبتني به بررسي ارتباط بين تزيينات بناها با تحوالت فرهنگي و تعيين وضعيت اين تزيينات و ويژگيهاي آنها بعد از فرآيند مدرن شدن صورت نگرفته است. هدف اين پژوهش بررسي تحوالت فرهنگي و تاثيرپذيري تزيينات از آنها ميباشد. همچنين دستيابي به اين موضوع كه تزيينات در خالل تحوالت فرهنگي صورت گرفته به چه شكلي درآمدهاند. از آنجا كه اثرگذاري فرهنگ بر انسانها موضوعي آشكار ميباشد، جهت بررسي تحوالت فرهنگي ذكر شده و اثرگذاري آنها بر تزيينات نيازمند رجوع به مباحثي در حوزة انسان شناسي فرهنگي نيز ميباشيم. پرسش اصلي اين است كه ارتباط تزيينات معماري ايران با لايههاي عميق فرهنگ ايراني پس از دورة سنتي در چه وضعي قرار گرفت؟ همچنين پژوهش داراي پرسشهاي فرعي ديگري ميباشد همچون، تزيينات معماري ايران پس از مدرنيته از منظر فرهنگي داراي چه ويژگيهايي هستند؟ در دورة معاصر ايران با توجه به بافت اجتماعي چه نوع تزييناتي امكان حضور پيدا ميكنند؟ گونههاي مختلف تزيينات چقدر از تغييرات اجتماعي تاثير گرفتهاند؟ براي پاسخ به اين پرسشها از روش كيفي – توصيفي استفاده شده است. گردآوري دادهها، از مدارك متني و تصويري كه از منابع كتابخانهاي و منابع بر بستر شبكه به دست ميآيند انجام پذيرفته است. همچنين كالبد بناها نيز از منابع تحقيق است و بررسي تزيينات نمونههايي از بناهاي معماري دورة مربوطه در پژوهش صورت ميگيرد. نتايج اين مطالعه نشان ميدهد كه تزيينات بناهاي قاجاري به ويژه نقوش آنها عناصري دارند كه با بستر جغرافيايي و فرهنگي ارتباط تنگاتنگي دارند. اگرچه در نگاه اول بهنظر ميرسد كه هنرمند قاجاري اين تزيينات را بدون اينكه در پس آنها مفهومي باشد بهكار برده است اما هر يك داراي معنا و ارتباط با ديگر عناصر فرهنگي جامعه هستند و هنرمند در انتخاب و بهكارگيري نقوش و تزيينات سعي كرده باورهاي مردم آن دوره و عوامل فرهنگي را حفظ كند.
Thesis summary